مطالب عاشقانه برای وبلاگ

می تونید مطالب رو بدون اجازه کپی کنید تو وبلاگ هاتون مشکلی نداره

مطالب عاشقانه برای وبلاگ

می تونید مطالب رو بدون اجازه کپی کنید تو وبلاگ هاتون مشکلی نداره

می تونید مطالب رو بدون اجازه کپی کنید تو وبلاگ هاتون مشکلی نداره

طبقه بندی موضوعی


جدایی از چشمای تو بهونه گیرم می کنه

فکر نبودنت منو یه گوشه گیرم می کنه

با این از خاطره ها دل به نگاه آخرت

هنوزم عاشق توام نگو نمیشه باورت

نگو نمیشه ، نگو نمیشه ، نگو نمیشه

حق من نبود دلم بشکنه با دستای تو

فاصله می گیری ازم نمونده رد پای تو

دل خوشیام و بد این به دست تنهایی میدم

دارم تظار می کنم که چشات دل بریدم

با این از خاطره ها دل به نگاه آخرت

هنوزم عاشق توام نگو نمیشه باورت

نگو نمیشه ، نگو نمیشه ، نگو نمیشه

با این از خاطره ها دل به نگاه آخرت

هنوزم عاشق توام نگو نمیشه باورت

نگو نمیشه ، نگو نمیشه ، نگو نمیشه


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۵
محمد مردانی


این اتفاقی نیست که من تو این شلوغی دیدمت

فهمیدمت تا دیدمت ، تا دیدمت فهمیدمت

این اتفاقی نیست که من می‌بینمت بازم تو رو

انگار تو تقدیر منی دیگه نمی‌بازم تو رو

زیر بارون با توام تو خیابون با توام

تو دلم برف اومده من تو زمستون با توام

حرفی از رفتن نزن نه نمیشه

من تو خیالم با توام تا خوبه حالم با توام

فنجون قهوه‌م خالیه اما تو فالم با توام

خواهشی دیگه ندارم این آخریشه

زیر بارون


این اتفاقی نیست هنوز نگاه تو شکل منه

احساس من مثل توئه احساس تو مثل منه

این اتفاقی نیست ببین عطرت هنوزم با منه

احساس این لحظه‌ی من بدتر از عاشق بودنه

زیر بارون با توام تو خیابون با توام

تو دلم برف اومده من تو زمستون با توام

حرفی از رفتن نزن نه نمیشه

من تو خیالم با توام تا خوبه حالم با توام

فنجون قهوه‌م خالیه اما تو فالم با توام

خواهشی دیگه ندارم این آخریشه

زیر بارون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۴
محمد مردانی



قرار نبود که بعد من بره تو قلب این و اون جا بشه

بهم می گفت که بعد من می میره آخه اون نمی تونه که تنها بشه

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشست و گریه هام برات به دل نشست


تنها نموند ولی منو با اشکام چه تنها گذاشت

نگفته بود که میره زود نگفته بود که به جز من کسی رو داشت

بهم به جز دروغ نگفته بود

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشست و گریه هام برات به دل نشست

قرار نبود که بعد من بره تو قلب این و اون جا بشه

بهم می گفت که بعد من می میره آخه اون نمی تونه که تنها بشه

دلم شکست حواست هست تمام آرزوی من به گل نشست

اشک چشام رو گونه هام نشست و گریه هام برات به دل نشست


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۳
محمد مردانی



تو میفهمی منو با تو میشه زندگی کرد

با تو میشه به روزای خوبمون هم فکر کرد

همیشه و هرجا با تو میشه قدم زد

تو حسابت از بقیه جداست

با تو میشه عشق و رقم زد

می دونم می دونی دیونه وار عاشقم من

می دونی می دونم نمی گذری تو ساده از من

می دونم می دونی دیونه وار عاشقم من

می دونی می دونم نمی گذری تو ساده از من

یه حسی ما رو همیشه سمت هم کشونده

این لطف خدا بوده که ما رو به هم رسونده

ما لایق هم بودیم اینو همه می دونن

می تونن عشق و از چشم منو تو بخونن

می دونم می دونی دیونه وار عاشقم من

می دونی می دونم نمی گذری تو ساده از من

می دونم می دونی دیونه وار عاشقم من

می دونی می دونم نمی گذری تو ساده از من


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۲
محمد مردانی


باز میگی دلم حوس یکی دیگه رو داره
من فک می کنم یکی داره بهونه میاره
از این همه شک دل من مثل ِ قلب تو بیزاره
از دست تو نیست دلم از همه دنیا گرفته
با چشمای تو چشام حرف داره هر روزه هفته
هر کی اومده دلو بازیچه کرده یک روز رفته..

دست رو دلم نذار نمی بینی داغونم
آخه رابطمون شده مثل دو تا دیوونه
دیگه رفتن هر دو تایی مون آسونه
دست رو دلم نذار شکسته زخمی میشی
دیگه من مثل هیزمم تو هم مثل آتیشی
داری با غم و غصه ها تو قاطی میشی

هر کاری کنم یه روزی منو تنها می زاری
از دنیای من چرا این همه فاصله داری
من خسته شدم از این حرفای ساده ی تکراری
عشق منو تو مثل ِ آدم مرده رو آبه
کو اون که می گفت دیگه تنها نمیشه بخوابه
این حوصله نیست دیگه اسم این عاشقی عذابه

دست رو دلم نذار نمی بینی داغونم
آخه رابطمون شده مثل دو تا دیوونه
دیگه رفتن هر دو تایی مون آسونه
دست رو دلم نذار شکسته زخمی میشی
دیگه من مثل هیزمم تو هم مثل آتیشی
داری با غم و غصه ها تو قاطی میشی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۴
محمد مردانی



دیدی آخرشم

رفت اون که میگفت تنهات نمیذارم

رفت از پیشم

با اینکه میدونست خیلی دوسش دارم

غم چشمامو

ندیدو رفتو حالا منتظرش من هرشبو بیدارم


تنها موندم

آخه هیچکسی رو به جز اون که نداشتم

نمیدونستم

واسش فرقی نداشت که باشم یا نباشم

بی خبر رفتو

واسم راهی نذاشت بجز اینکه بشینمو منتظرش باشم

منتظرش باشم..


اون میرفتو

نمیخواست پای حرفای دلم بشینه

نمیذاشتم که

چشای خیسمو حتی یه لحظه ببینه

هیچ حرفی رو

نتونستم که بهش بگمو همه حرفا موند توی این سینه


توی این دنیا

یکی نیست که حال ِ دل من رو بپرسه

تازه میفهمم

که هرچی بد گفتن از این عشقا درسته

گریه می کردم

پشت سرت تا نفهمی که قلب من از دوریت میخوره غصه


بغض ِ تو گلوم

سنگین شده از بس مونده تو سینم

توی آینه همش

چشمای قشنگشو اینجا می بینم

دیگه هیچی نموند

به جز تنهایو شبو کاشکی بدونه داغونو غمگینم

داغونو غمگینم..


میخونم بدونه

دلم تنگ شده واسه اون زخم زبوناش

وفتی به من

میگفت حق با منه جای حرفی نمیذاشت

کاش میفهمیدم

که نه میمونه پیشمو نه میمونه پای همه ی قولاش



بغض ِ تو گلوم

سنگین شده از بس مونده تو سینم

توی آینه همش

چشمای قشنگشو اینجا می بینم

دیگه هیچی نموند

به جز تنهایو شبو کاشکی بدونه داغونو غمگینم

داغونو غمگینم..


تنها موندم

آخه هیچکسی رو به جز اون که نداشتم

نمیدونستم

واسش فرقی نداشت که باشم یا نباشم

بی خبر رفتو

واسم راهی نذاشت بجز اینکه بشینمو منتظرش باشم

منتظرش باشم..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۰
محمد مردانی



زنده بودن واسه من بی تو معنایی نداره

واسه دیدنت دل من لحظه ها رو می شماره

اینکه بی تو پره بغضم تو شبای بی ستاره

پرسه های زیر بارون تو رو یاد من میاره

من بی تو این روزو شبا رو نمی خوام

این گذر ثانیه ها رو نمی خوام

تو بگو کجای این جهان من مهو شدی

هر چی فریاد می زنم نمی رسه به تو صدام

 

همه ی دنیا رو گشتم تا کنار تو بمیرم

بی تو از تموم دنیا بی تو از زندگی سیرم

آرزوی دیدن تو به دلم امید میده

حتی یک لحظه دل من از خیالت نبریده

از خیالت نبریده

 

من بی تو این روزا شبا رو نمی خوام

این گذر ثانیه ها رو نمی خوام

تو بگو کجای این جهان من محو شدی

هر چی فریاد می زنم نمی رسه به تو صدام


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۲۹
محمد مردانی



دلت انگار که از من دست کشیده

می خواستم ینگاه حالت نمی ده

چرا این روزا رو سر کردی با من

چرا کم کردی فاصله تو با من

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

 

تو رو دلتنگی هات یادم میاره

رو قلبم جای پاهات موندگاره

همیشه مثل اینکه خوب پیش نمیره

گاهی یکی واسه عبرت میمیره

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم

فراموش کن این روزگارم

دیگه جایی تو قلب تو ندارم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۲۴
محمد مردانی



اون که حواسش و میده به تو اون که دیونه توئه منم

حتی جونم و بگیری ازم خوشحالم و حرفی نمی زنم

یه جور حس نابی توی رویا و خوابی تا نبین بی خوابی تو بخند

نمیشه دنیا بی تو همه دنیامی تو چشمای رویام تو نبند

منی که عاشقته همیشه از عشق تو نمیشه خسته منم

کی خودش و رسونده به دل تو به دل تو دلش و بسته منم

منم اون که می میره بی تو

تحمل نداره دوریتو

منم اون که می میره بی تو

تحمل نداره دوریتو

وقتی منتظر نگاهتم هر ثانیش واسم یه ساعت

نیستی دنیا مثل جهنمه باشی همه چی خوب و راحت

می خندی میشم فدات آره می میرم برات

همه دنیا رو به پات می ریزم

ندارم توقع تا وقتی عشقم تویی هنوز یه حس نویی عزیزم

منم اون که می میره بی تو

تحمل نداره دوریتو

منم اون که می میره بی تو

تحمل نداره دوریتو

منم اون که می میره بی تو

تحمل نداره دوریتو


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۰
محمد مردانی



نفس تو سینه ی مهراب حبسه هوا بغضش گرفته ابر خستست

کی از دنیا دلش انقدر خونه که حتی صبرشم از صبر خستست

کدوم خورشید از اینجا گذشته که رنگ از روی هر کوهی پریده

کی بازم دردش رو با چاه گفته کی انقدر بار تنهایی کشیده

با این که سوگوار و بی قراری محاله پیش غم از پا بیفتی

دلت می لرزه چون هر لحظه باید به یاد غربت زهرا بی افتی

با این که سوگوار و بی قراری محاله پیش غم از پا بیفتی

دلت می لرزه چون هر لحظه باید به یاد غربت زهرا بی افتی

حبیب عاشقا و درد مندان شنیدم هیچ دردی بی دوا نیست

تو هم درمونی هم درد ای مرد کسی با درد تنها آشنا نیست

شکم سیرا ادا دنیا پرستا به حق زیر تیغ ذولفقارن

به شوق دیدنت اما هنوزم یتیما شب به شب چشم انتظارن

با این که سوگوار و بی قراری محاله پیش غم از پا بیفتی

دلت می لرزه چون هر لحظه باید به یاد غربت زهرا بی افتی

با این که سوگوار و بی قراری محاله پیش غم از پا بیفتی

دلت می لرزه چون هر لحظه باید به یاد غربت زهرا بی افتی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۱۲
محمد مردانی